|
<-PostTitle-> |
|
<-ممنونم از وبلاگتون
من دلم گرفته بود اونقدر که دارم مثل همیشه اشک میریزم دوباره دلم هواشو کرده بود مثل تمامه ثانیه هام , خیلی وقته گمش کردم نمی دونم شاید خودشم خودشو گم کرده اهل سورشجان بود حالا که نمی تونم ببینمش حالا که دلش با.........
لومدم عکسای سورشجانو ببینم شهری که کوچه هاش پر شده از دلتنگی های من که میام تو خیابوناش قدم می زنم تا مگراز دور ببینمش .شرمنده پر حرفی کردم دلم گرفته بود داشتم می ترکیدم واسم دعا کنید دعا کنید یه روز دوباره واسه یه لحظه فقط یه لحظه ببینمش چون از اون روز به بعد هر وقت می خوام ببینمش میخوابم تا تو خواب ببینمش خوشا با حالتون با اون شهر قشنگ و مردمون خوبتون
************************************
یک روز جواب نامه هایم بنویس
از بغض نهفته ات برایم بنویس
حالا که به دل گرفته ای حرف مرا
بردار جواب ناسزایم بنویس
-> ادامه مطلب |
|
<-PostDate-> توسط <-PostAuthor-> |
|
| |
|
|