مادر
محمد حسین زاده سورشجانی 11:39درده سر ، بِینِ گذر ، چند نفر ، یک مادر !
شده هر قافیه ام یک غزل درد آور ...
ای که از کوچه شهر پدرت می گذری ؛
امنیت نیست ازین کوچه سریع تر بگذر!
دیشب از داغ شما فال گرفتم آمد :
دوش می امد و رخساره ... نگویم بهتر !
من به هر کوچه خاکی که قدم بگذارم...
ناخودآگاه به یاد تو می افتم مادر!
چه شده قافیه ها باز به جوش آمده اند؟
دم در ، فضه خبر ، مادر و در ، محسن پر ...!
محمد حسین زاده سورشجانی